دانش آموز عشق

وبسایت اختصاصی اندیشمندان جوان انقلابی

دانش آموز عشق

وبسایت اختصاصی اندیشمندان جوان انقلابی

دانش آموز عشق

رهسپاریم با ولایت تا شهادت

از مِنا می‌آورند اخبار داغ دور را
نوحه‌خوان کو تا بخواند «سعیکم مشکور» را؟

 

جامه احرام پوشیدند، اما شد کفن
مرگ در هم کرده اینجا خاک را، کافور را

 

سرزمین وحی در دستان کفر است، ای دریغ
در سیاهی‌ها فرو بردند کوه نور را

 

شعله این خشم را دشنام هم بی‌فایده است
پس چه باید کرد آل اینقدر منفور را؟

 

چاره‌ای جز مشورت با قبضه شمشیر نیست
چون نمی‌داند طرف غیر از زبان زور را

 

هم‌تراز بشکه نفت است، لطفاً قبرکن
باز بی‌زحمت بیا و پهن‌تر کن گور را

«علی فردوسی»

 

***

 

 

خبری تازه شهر را پر کرد
خبری ناگوار و رقت‌بار
تیتر اصلی حکایت از این داشت
که خیانت دوباره شد تکرار

 

ابتدا روز یازده سپتامبر
سنگ بر زائران حق بستند
همه دیدند نوکران یهود
تا چه حد بی‌مروت و پستند

 

خون آن ماجرا نخشکیده…
باز بر جان مردم افتادند
برده‌های سیاه‌بخت چه خوب
پیش ارباب دم تکان دادند

 

لاشخورهای منطقه امسال
عید را بر همه عزا کردند
کاسه‌لیسان بی‌صفت این بار
جان حجاج را فدا کردند

 

شأن والای خاندان سعود
کمتر از یک مترسک چوبی است
طی این سال‌ها نشان داده 
سگ تعلیم‌دیده خوبی است

 

آفتابی دوباره می‌تابد 
یخ این قصه آب خواهد شد
شک نکن طبق آیه قرآن
قوم ظالم عذاب خواهد شد

 

عزم طوفان دیگری در ماست
رخش حمله به خائنان زین است
و یدالله فوق ایدیهم
آخر شاهنامه شیرین است

 

در دل شب به گوش خاموشان
ما ندای بلند تکبیریم
از شما گرگ‌ها به زودی زود
انتقامی درست می‌گیریم

 

در مسیر ولایت و قرآن 
محکم و استوار می‌مانیم
عید قربان بعد در مکه
پشت مولا نماز می‌خوانیم

«سید محمدصادق آتشی»

 

***

 

نشسته‌ام بنویسم که عید قربان است
چه روی داده خدایا غزل پریشان است
 
چه روی داده درین عید خون که آن بالا
ستاره بر گذر حاجیان گل افشان است
دوباره دست سیاهی مسیر را بسته
دوباره چشم زمین و زمانه گریان است
دوباره واژه نفرت، دوباره آل سعود
که قاتل نفس زائران رحمان است
صفای عاشق دل‌خسته در منا این است
که مرگ سرخ عنایت ز حیّ سبحان است
ببین که خون شهیدان بیت حق جاریست
کنار رمی سعودی که اصل شیطان است
 
برای عرض خوش آمد به محضر حجاج
یقین که حضرت غایب کنار ایشان است
اگرچه طعم غزل طعم تلخ هجران شد
حکایتی ست که در حزن این نیستان است
زیارت همه‌ی حاجیان چه مقبول است
کنار سعی و صفایی که حاصلش جان است
اگرچه بغض، غزل را دچار نسیان کرد
امام شاهد ما فکر این شهیدان است
 
صفای مشعر دل های منتظر بازآ
ظهور حضرت باران دوای هجران است

«محمدمهدی عبدالهی»

 

***

 

بر شهیدان «منـا» شیون کنید

ناله‌ها از جور «اهریمن» کنید

 

«آل شیطان» شد دلیـل واقعه

هرچه نفرین بر «کفیل» فاجعه

 

«پور» آن «بوزینۀ» بی عقل و هوش

آنکه باشد همچو قاطـر بس چموش

 

آنکه «بمب» افکند، بر اهـل یمن

«قاتل» بیش از هزاران مرد و زن

 

آنکه «آتش» زد به «جان کودکان»

«در تَعِز در صَعده در صَنعـا» چنان

 

زادۀ «خونخوار» آن کفتار پیـر

نکته را دریاب اینک ای بصیر؛

 

سلسله جُنبان این کشتار اوست

آن «گُنهکـار» و سیه کردار اوست

 

شد «قَتیل» از کبر  او بیش از هـزار

«حاجیان» در «ازدحام» و «اضطرار»

 

گفته‌اند «او» و نگهبان‌های او

عامل کشتار جمع‌اند ای عمـو

 

                ***

 

بر شهیدان «منا» زاری کنید

ای مسلمانان عـزاداری کنید

 

«عیدقربان» بود و قربانگه «منا»

یاد باد از «کُـشتِگان در کــربـلا»

 

بر «یزید» و «ابن سَعد» و «شِمر» دون

«داغ ننگ» و «لعنـت» بی چنـد و چون

 

«خُـولی» نامــرد رَذل و «حَــرمَـلِه»

نقش‌شان پیداست در این مرحله

 

پُشته‌ها از کَشته‌ها گشته پدید

«ننگ و نفرین» بر شما «آلِ پلید»

 

نامسلمانان چنین «کشتار عید»

بود آیا هدیه بـر «کاخ سفید»؟!!

 

این مصیبت را چه کس «تاوان» دهد؟!

«جان» تقاص این «مسلمانان» دهد؟!

 

خاکتان بر سر «وهابی مسلکان»

خائنان بر «کعبه» خیل «دلقکان»

 

                  ***

 

شور و شیون ای مسلمانان رواست

قتل عام «اهل قبله» در «منا»ست

 

زین سپس این روز ِ«داغ و درد» ماست

«عید قـربان» جلوه‌ای از «کـربلاست»!

«سیاوش امیری»

 

***

 

بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی می‌کنیم ریشه ی آل سعود را

 

یارب! به حق ناقه صالح عذاب کن
نسل به جای مانده‌ی قوم ثمود را

 

افتاده دست ابرهه‌ها خانه خدا
سجیل کو که سر شکند این جنود را

 

چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان
باید شکست بر سر آنها عمود را

 

ای واجب‌الوجود ز لوث وجودشان
کی پاک می‌کنی همه مُلک وجود را


 انکار می‌کنند هرآنچه که بوده را

اصرار می‌کنند هر آنچه نبود را

 

 

جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم‌ها
این قوم می‌خرند تمام شهود را

 

در آن زمین که نام علی گل نمی‌کند
هرگز مجوی مدفن یاس کبود را

 

کو وارث کسی که در قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را

 

اسفند روز آمدنش کور میکند
یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را…

«عطیه‌سادات حجتی»

***

میم یعنی کاظمین و نینوا / میم یعنی جمکران و سامرا

میم یعنی ساحل عشق و جنون / میم یعنی جسم و جان از هم جدا

میم یعنی مرگِ در حال دعا / گفتن لبیکِ ربُّ المنتهی

میم یعنی قصه ی پروانگی / میم یعنی پرکشیدن تا سما

میم یعنی پرزدن با قلب پاک / ذکر لب ها یکصدا یا للعطا

میم یعنی پاسخ حق این بود/ عاشقان بیت من ، صد مرحبا

میم یعنی ذکر لب ها شد رضا / شد حسین و فاطمه ، شد مرتضی

میم یعنی شیعه و سنّی شهید / قبل رفتن ، کارشان حمد و ثنا

میم یعنی لاله ی گلگون کفن / شد تنش عریان به زیر دست و پا

میم یعنی خیل بی حدّ شهید / میم یعنی عید قربان شد عزا

میم یعنی ناله ی یا للعطش / میم یعنی کربلایی در منا

میم یعنی من هنوزم زنده ام / میم یعنی چکمه های شرطه ها

میم یعنی که منا شد قتلگاه / شد به دنیا محشر کبری به پا

میم یعنی خاطرات تلخ ما / میم یعنی خون و کشتار و کُما

میم یعنی گریه های بی صدا / از گلوی قلب زوّار منا

میم یعنی عاشقان مُحرم شدند / تا که گردند مَحرم ربُّ المُنا

میم یعنی سوره های بندگی / میم یعنی آیه ی راه هدی

میم یعنی محسن و یعنی حسن / میم یعنی حجّ و اخلاص و نسا

میم یعنی هجرتی تا کوی حق / اجر آن تنها بود کار خدا

میم یعنی رهبرم سید علی / قدرتش با دست حق بی انتها

میم یعنی مرگت ای آل سعود / چون دهد او یک نظر ما را ندا

گر شوید ای موذیان دشمن به ما / می دهیم جان شما را بر فنا

میم یعنی بمب و موشک در یمن / میم یعنی مرگ شعر لاله ها

میم یعنی پرچم دارالعزا / جای ریسه در حیاط خانه ها

میم یعنی کودکی با بغض و آه / پرسد از مادر که کو بابای ما؟

رفته او نزد خدا یا خانه اش؟ / رفته او از نزد ما آخر چرا؟

میم یعنی گریه های یک رفیق / روز آخر در مدینه بی صدا

میم یعنی یاد حجّاج منا / با وجود بُهت و حسرت در دعا

میم یعنی مهدی آل عبا / اکفیانی یا کمیل مصطفی

میم یعنی سینه هامان گشته تنگ / جان زهرا یوسف زهرا،بیا

میم یعنی کاظمین و سامرا / میم یعنی جمکران و کربلا

میم یعنی خانه ی امن خدا ! / میم یعنی مشعر و یعنی منا...

«ابوالفضل یوسفی مقدّم»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی